-پاسخ آیت الله سیستانی درباره لباس مشکی در محرم وصفر
-پاسخ آیت الله خامنه ای درباره افطار کردن با تربت امام حسین علیه السلام
-دست زدن همراه با شادي و خواندن و ذكر صلوات بر پيامبر اكرم و آل او(ص) درجشن هايي كه به مناسبت ايام ولادت ائمه(ص) و اعياد وحدت و مبعث برگزار مي شود چه حكمي دارد؟ اگر اين جشن ها در مكانهاي عبادت مانند مسجد و نمازخانه هاي ادارات و يا حسينيه ها برگزارشوند، حكم آنها چيست؟
-پاسخ آیت الله شبیری زنجانی درباره جشن عروسی در ماه محرم وصفر
-پاسخ آیت الله مکارم شیرازی درباره اصلاح و آرایش در ماه های محرم و صفر
-پاسخ آیت الله روحانی درباره جنگ عایشه با امیرالمؤمنین (علیه السلام) از همه گناهان بدتر بود
-پاسخ آیت الله جوادی آملی درباره نماز روز عید غدیر
-پاسخ آیت الله جوادی آملی درباره نماز عید غدیر
-پاسخ آیت الله حکیم در باره افضل بودن حضرت علی علیه السلام از بقیه ائمه وپیامبران
-پاسخ آیت الله وحید خراسانی درباره سیگار کشیدن در ماه رمضان

مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.

  کد مطلب:16106 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:14

آيا آيات قرآن تمامي مهاجرين و انصار را ستوده است؟
بعضي گفتهاند :
«آيات قرآن درباره مهاجرين و انصار يكي دو تا نيست ، آن هم در فرصتهاي متوالي پس از هجرت ، من يك آيه از سال دوم و يك آيه از سال نهم پس از هجرت را ذكر ميكنم كه شامل كل مهاجرين و انصار ميشود . در سوره انفال كه در سال دوم پس از هجرت پس از سوره بقره نازل گرديده ميخوانيم»مجله فصلنامه نهج البلاغه شماره 5 - 4 صفحه 182 .
در پاسخ بايد گفت :
مگر تفتازاني متوفاي 791 ، از علماء بزرگ كلامي اهل سنت نيست كه ميگويد : «إنّ ما وقع بين الصحابة من المحاربات والمشاجرات علي الوجه المسطور في كتب التواريخ ، والمذكور علي ألسنة الثقات ، يدلّ بظاهره علي أنّ بعضهم قد حاد عن طريق الحق ، وبلغ حد الظلم والفسق ، وكان الباعث له الحقد والعناد ، والحسد واللداد ، وطلب الملك والرئاسة» شرح المقاصد : 310/5 .
چرا ما در باره صحابه پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم ، مقام و منزلتي را ادعا كنيم كه آنها براي خود اين چنين منزلتي قائل نبودند به تعبير دكتر طه حسين «ولا نري في أصحاب النبي ما لم يكونوا يرون في أنفسهم ، فهم كانوا يرون أنّهم بشر فيتعرّضون لما يتعرّض له غيرهم من الخطايا والآثام ، وهم تقاذفوا التهم الخطيرة ، وكان منهم فريق تراموا بالكفر والفسوق»الفتنة الكبري ( عثمان ) : 170 - 173 .
و زيباتر از اين ، عبارتي است كه دكتر أحمد أمين در اين زمينه بياننموده : «إنّا رأينا الصحابة أنفسهم ينقد بعضهم بعضاً ، بل يلعن بعضهم بعضاً ولو كانت الصحابة عند نفسها بالمنزلة التي لا يصحّ فيها نقد ، ولا لعن ، لعلمت ذلك من حال نفسها ، لأنّهم أعرف بمحلّهم من عوام أهل دهرنا»ضحي الإسلام : 75/3 .
كلمات بزرگاني همانند : شوكاني متوفاي 1255إرشاد الفحول : 158 وشيخ محمود أبو ريّة متوفاي 1370أضواء علي السنّة المحمديّة : 356 - 359 ط دار المعارف بمصر وشيخ محمد عبده متوفاي 1323 ، وسيّد محمد رشيد رضا متوفاي 1354تفسير المنار : 375/10 قال الزركلي : صاحب مجلّة المنار ، وأحد رجال الإصلاح الإسلامي من الكتّاب ، العلماء بالحديث والأدب والتاريخ والتفسير . . . رحل إلي مصر سنة 1315 ، فلازم الشيخ محمد عبده وتتلمذ له . . . وأصبح مرجع الفتيا في التأليف ، بين الشرعة والأوضاع العصريّة الجديدة . . . . الأعلام : 126/6 ورافعي متوفاي 1356إعجاز القرآن : 141 ، و . . . كه در اين راستا بيان نمودهاند به دقت مورد ملاحظه قرار دهيم ، آنگاه بگوييم كه آيه شريفه «والذين آمنوا وهاجروا» و «والسابقون الأوّلون» مشمول كل مهاجرين و انصار ميشود .
گرچه كوچكترين دقت در آيه شريفه «والسابقون الأوّلون من المهاجرين والْأنصار» وملاحظه كلمه «من» بهترين گواه است كه تمجيد و تعريف ، شامل كل مهاجرين و انصار نيست زيرا كلمه «من» در آيه تبعيضيّه است ، نه بيانيّه ، و اگر چه بصورت احتمال هم باشد ، و از باب «إذا جاء الاحتمال بطل الاستدلال» ، مستدل بايد در مقام استدلال راه هرگونه احتمال را مسدود كند .
و مفسران بزرگ اهل سنت نيز جرأت نكرده اند بگويند كه آيه شامل تمام مهاجرين و انصار ميشود بلكه در مراد از «السابقون الأوّلون من المهاجرين والْأنصار» احتمالات متعددي ذكر كردهاند همانند ابن جوزي حنبلي كه ميگويد : «في قوله تعالي : ( والأوّلون ) ستّة أقوال . أحدها : أنّهم الذين صلّوا إلي القبلتين مع رسول اللّه صلي اللّه عليه وسلم قاله أبو موسي الأشعري وسعيد بن المسيّب وابن سيرين وقتادة . والثاني : أنّهم الذين بايعوا رسول اللّه صلي اللّه عليه وسلم بيعة الرضوان وهي الحديبيّة ، قاله الشعبي .
والثالث : أنّهم أهل بدر قاله عطاء بن أبي رباح . والرابع : أنّهم جميع أصحاب رسول اللّه صلي اللّه عليه وسلم حصل لهم السبق بصحبته ، قال محمد بن كعب القرظي إنّ اللّه قد غفر لجميع أصحاب النبي صلي اللّه عليه وسلم وأوجب لهم الجنّة ، محسنهم ومسيئهم في قوله «والأوّلون» .
والخامس : أنّهم السابقون بالموت والشهادة ، سبقوا إلي ثواب اللّه تعالي وذكره الماوردي . والسادس أنّهم الذين أسلموا قبل الهجرة ذكره القاضي أبو يعليزاد المسير : 333/3 ، بتحقيق محمد بن عبد الرحمان عبد اللّه ، ط . دار الفكر - بيروت .
شبيه اين نظريه را طبريتفسير الطبري : 10/11 ، بتحقيق صدقي جميل العطّار . ط . دار الفكر - بيروت و سيوطيالدر المنثور : 269/3 . ط . الفتح - جدّة در تفاسير خود آوردهاند .
در خاتمه بايد گفت : اين انتقادات به مهاجرين و انصار ، منافات با خدمات ارزنده بسياري از صحابه رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم و مهاجرين و انصار ندارد كه با تمام توان و تا آخرين نفس از اسلام و ولايت حمايت كرده اند .

آيا آيت اللّه بروجردي معتقد بود كه امروز نبايد بحث خلافت مطرح شود؟
آقاي واعظ زاده از قول آيت اللّه العظمي بروجردي ( ره ) نقل كرده كه فرمودهاند : «ما در مسئله خلافتبا اهلسنت اختلاف داشتهايم ، اما الان كه خلافتي در بين نيست كه بر سر آن دعوا كنيم»مجله هفت آسمان شماره 9 صفحه 18
بايد گفت : متأسفانه آقاي واعظ زاده در مصاحبه با مجله هفت آسمان و فصنلنامه نهج البلاغه ، شخصيت بزرگ جهان تشيع آيت اللّه العظمي بروجردي ( ره ) را سپر خود قرار داده و از موقعيت و شخصيت بي نظير او براي تثبيت انديشههاي خود بهره بردهاند .
سخني كه به معظم له نسبت دادهاند ، از نظر شاگردن ايشان كه اكنون از مراجع و اساتيد و استوانههاي حوزههاي علميه به شمار ميروند مانند آيات عظام صافي و شبيري و همچنين آيت اللّه سبحاني و ديگران كاملاً مردود است .
آنچه نگارنده بارها از حضرت آيت اللّه العظمي شبيري مدّ ظلّه الوارف ، شنيده است ، اين است كه آيت اللّه العظمي بروجردي ميفرمود : «اهل سنّت هيچ عذري براي ترك عمل به احاديث اهل بيت ندارند در حالي كه حديث ثقلين را قبول دارند و معتبر ميدانند ، و هر گز نفرمود : حالا خلافتي در عالم اسلام وجود ندارد كه ما بر سر آن دعوا كنيم» .
ومعظم له نيز ميفرمود : مرحوم شيخ محمدتقي قمي ، مؤسس «دارالتقريب بين المذاهب الاسلامية» و نماينده حضرت آيت اللّه العظمي بروجردي در مدرسه فيضيه ميگفت : هدف از تأسيس اين مركز ، تقريب ميان مذاهب است نه توحيد ، هدف اين نيست كه شيعه از اصول خود دست بردارد و يا سني از معتقدات خود را رها سازد . و علت فاصله ميان مذاهب ، عدم آشنايي صحيح از مباني فكري يكديگر است و با تأسيس اين مركز ، صاحبان انديشه هاي هر يك از مذاهب ، با حفظ مباني اعتقادي خود و احترام به معتقدات همديگر ، مسائل اختلافي را در محيطي آرام ، مطرح نمايند . تا با آشنا شدن به افكار همديگر و مشتركات ميان مذاهب ، تفاهم بيشتري داشته باشند . و ايشان مي گفت : اين قضيه در جمع به نفع شيعه استاين بخش از مقاله قبل از چاپ براي حضرت آيت الله العظمي شبيري عيناً قرائت گرديد و مورد تأييد قرار گرفت .
گذشته از همه اينها اگر چنانچه زمان خلافت ابوبكر و عمر سپري شده ولي اثر اعتقادي آن هنوز باقي است ،
اگر به كتب فقهي اهل سنت مراجعه شود معلوم خواهد شد كه چگونه حكم بر كفر منكرين خلافت و امامت ابوبكر و عمر را صادر كردهاند : «من أنكر إمامة أبي بكر الصديق ( رض ) فهو كافر ، وعلي قول بعضهم هو مبتدع وليس بكافر والصحيح أنّه كافر ، وكذلك من أنكر خلافة عمر ( رض ) في أصحّ الأقوال»الفتاوي الهندية للفرعاني ج 2 ص 263 .
«قال الزاهد : ومن أنكر خلافة أبي بكر فهو كافر في الصحيح ومن أنكر خلافة عمر فهو كافر في الأصحّ»الفتاوي الهندية للفرعاني ج 6 ص 318 .
«ومن أنكر خلافة الصديق أو عمر فهو كافر ، ولعلّ المراد إنكار استحقاقهما»حاشية رد المحتار لابن عابدين ج 1 ص 605 .
ابن نجيم ميگويد : «والرافضي إن فضّل عليّاً علي غيره فهو مبتدع ، وإن أنكر خلافة الصديق فهو كافر»البحر الرائق لابن نجيم المصري ج 1 ص 611 .
وهمچنين شهادت وي را در محاكم قضايي مردود شمردهاند :
«فقال أبو إسحق : من أنكر إمامة أبي بكر رضي اللّه عنه ، ردّت شهادته لمخالفته الاجماع»روضة الطالبين لمحيي الدين النووي ج 8 ص 215 .
سمعاني ذيل كلمه «الكناني» در شرح حال أبو الوليد عبد اللّه بن محمد كناني آورده :
«وكان كتب الحديث الكثير ، ثم أنكر خلافة أبي بكر الصديق رضي اللّه عنه ، فأحضره عبد العزيز بن دلف ، وكان والي أصبهان ، وجمع مشايخ البلد ، وفيهم أبو مسعود الرازي ، ومحمد بن بكار ، وزيد بن خرشه ، وغيرهم ، فناظروه فأبي أن يرجع عن قوله ، فضربه أربعين سوطا ، فباينه الناس وهجروه ، وبطل حديثه»الأنساب ج 5 ص 99 .
با همه اينها باز ميشود گفت : تاريخ مصرف بحث خلافت سپري شده است .
نكته ديگر تقريرهاي مختلفي است كه درباره ولايت وجود دارد . آيتالله بروجردي اصرار داشت كه ما بايد حديث ثقلين را معيار قرار بدهيم ، نه احاديث مربوط به خلافت را . ما در مسئله خلافتبا اهلسنت اختلاف داشتهايم ، اما الان كه خلافتي در بين نيست كه بر سر آن دعوا كنيم ،
آن بعد ولايت كه به كار امروز ما ميآيد ، حجيت و به تعبير ايشان ، مرجعيت علمي اهلبيت است .

مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.